https://forum.moshaver.co/f122/%D8%B...A%D9%87-22311/
داستان آراد شبیه داستان شماست
آراد عزیز بعد از اولین تاپیکش، ما رو ترک نکرد! و ما رو در جریان کاراش قرار میداد! و ما هم سعی میکردیم کمکش کنیم!
تا آخرین خبری که ازش داشتیم اینکه دختردار شده کنار همسر و رویای نازنینش!
از صمیم قلبم برای شما آرزوی خوشبختی و شادی میکنم! نمیدونم چطور...فقط دعا میکنم خداوند به بهترین شکل ممکن قلب شما رو خوشحال کنه!
ما خوشحال میشیم از حال شما باخبر باشیم!
اگه ناراحت بودید با ما صحبت کنید، حداقلش میتونیم کمی درد دل کنیم!
و اینکه بهمون بگید حال اون خانم محترم چطوره، تونستن پیداش کنن یا نه؟!؟!
سرنوشت آدمای اینجا برای همدیگه مهمه!
اگرم دوست نداشتید که ما بازم کلی دعا و انرژی مثبت براتون میفرستیم...
رامونا جان
درسته دقیقا روشهامون مشابه اما نگاهها و تعاریفمون متفاوته
البته اکثر مواقع تنبیه و انتقام ،وقت و انرژی انچنانی از ادم نمیگیره و اگه همه مردم حاضر بودن این مختصر وقت و انرژی رو صرف کنن خیلیها خیلی اشتباهاتشونو مرتکب نمیشدن و جامعه سالمتر و قابل تحملتر میشد
درخصوص ارامش مورد اشاره شما اونجور که من دیدم مروجین شعار بخشش بجای انتقام معمولا همین جمله رو میگن:
ادم خطاکار رو ببخش بخاطر ارامشی که خودت لایقش هستی!!
یعنی همون شعار بخشش رو ریفر میدن به خود شخص
یعنی که مثلا بخاطر خودت ببخش!
پدرمادر تک هستن عزیز و محترم هستن هیچ شکی نیس
اما همه اینا تا وقتیه که به حق انتخابها و الگوها و دیدگاههای فرزندانشون احترام بزارن
اگه غیر ازین باشه اونوقت دیگه شرایط فرق میکنه
و متاسفانه عزت و احترام همچی پدر مادرایی خدشه دار میشه
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
از صمیم قلبم برای شما آرزوی خوشبختی و شادی میکنم! نمیدونم چطور...فقط دعا میکنم خداوند به بهترین شکل ممکن قلب شما رو خوشحال کنه!
ما خوشحال میشیم از حال شما باخبر باشیم!
اگه ناراحت بودید با ما صحبت کنید، حداقلش میتونیم کمی درد دل کنیم!
و اینکه بهمون بگید حال اون خانم محترم چطوره، تونستن پیداش کنن یا نه؟!؟!
سرنوشت آدمای اینجا برای همدیگه مهمه!
اگرم دوست نداشتید که ما بازم کلی دعا و انرژی مثبت براتون میفرستیم
سلام آبجی خودم . کجا ترکتون کردم . من تازه توی جمع خواهردار شدم و همیشه داداشی'وار پشتشم در حد توان
الان فرودگاه امام هستم و انشالاه با تاخیرهایی که همیشه شاهدش بودیم همگی " فکر کنم تا ساعت 4 دیگه نهایتا پروازمون بلند بشه و مقصدم شهر بدروم ترکیه'است
با مادرم صحبت کردم و کلی حال کردیم تلفنیولی نگفتم کجا میخوام برم . هرچی گفت گفتم زیر آسمون خدا روی کره خاکی
چهارشنبه هم از ترکیه خارج میشم و حالا کجا برم خدا میدونه
خوب بفرما خواهری اینم از جزییات سفر
ولی آخرش قول میدم اونجوری که اون دوستمون رو شاهد بودی برای من اتفاق نیوفته چون من دیگه به خودم قول دادم عاشقی تا قیام قیامت تعطیله و کسی هم که نخواد عاشق باشه دنبال سوژه یا کیس جدید نیست که در درجه اول خوشایندش باشه و اینچوریه که اگر 60 سالگی هم فوت کنی روی سنگ قبرت میزنن ناکام
منم یکی از ناکامهای این زمین باشم گناهی نکردم که دیگه عاشق نمیشم
درضمن اتفاقا صبح زنگ زدم افسر پرونده پیگیری گم شدن محدثه اما متاسفانه هنوز پیدا نشده و هیچ اثری هم ازش پیدا نکردن که حداقل بتونن بگن کدوم شهر رفته . آخرین با توی اتوبان تهران به کرج گوشیش آنتن داده و لی بعدش دیگه معلوم نیست چه اتفاقی افتاده و کجا رفته خیلی مجهول شده برای همه . اما بخدا بدون شک فقط یکجا میتونه رفته باشه که خیلی خیلی خاطره باهم داریم توش . مخصوصا توی کلبه عشق وسط حیاطش و چای آتیشی خوردنهای دم غروب و رویا پردازی زندگی آینده
خیلی ممنون از همتون و دعای خیرتون منم بهترینهارو برای خودتون و عشقتون میخوام و امیدوارم توام هرچه زودتر عروس بشی و من به قول خودم عمل کنم
فعلا بای تا فردا فکر کنم ساعت 2/3 از خواب بیدار شدم گزارش میدم بهت خواهر گلم
فعلا یا حق تا فردا
البته اگر توی سالن ترانسفر حوصلم سر رفت شاید در حد یه نظر دادن بیام .
خدایا چون نوشتی سرنوشتم
که بخت از من رمید ازبس که زشتم
زبانم لال اگر خط تو بد بود
تو میگفتی خود من مینوشتم
کارو (نامه'های سرگردان)
هر جا که هستین خدا پشت و پناهتون باشه.
کی خبر داره از آینده و سرنوشتی که قراره واسش رقم بخوره!
زندگی گاهی جوری آدمو شوکه میکنه که حتی تصورشم نمیکردی.
مثل همین 12 سالی که شبانه روزش به عشق گذشت و الان اینطور ! واقعا کی فکرشو میکرد!!!
از این به بعدم هر آن ممکنه جور دیگه ای شوکه بشین و سرنوشت شما رو در مسیر جدیدی که حتی خواست شما نیست قرار بده!
اما الان بیشتر از هر چیزی شما به زمان احتیاج دارین .
زمان که بگذره و کمی اندوهتون فروکش کنه شاید بهتر بپذیرید که زندگی با همه شیرینی و تلخیاش با همه پستی بلندیاش بازم ادامه داره...
با آرزوی سلامتی، در پناه خدا باشید
در مورد دوستمون هم بگم که، ایشون عاشق کس دیگهای نشدن! با اصرار و پافشاری که داشتن تونستن خانوادشون رو راضی کنن با عشقشون ازدواج کنن!
منم چند وقت دیگه عروسیمه
نه با کسی که عاشقش بودم
با کسی که عاشقم شد و عاشقم کرد و تازه فهمیدم معنی عشق با اونچیزی که فکر میکردم چقدر متفاوته!
متاسفانه پیه عشق به تن منم خورده
اما زندگی جریان داره
سلام به دوستان
امیدوارم حال همگی خوب باشه
رامونا خانم ممنون از همدلی و دعای خیرتون و متقابلا امیدوارم زندگیتون به شکلی که توی ذهنتون رویایی تجسم میکنید توی واقعیت از نزدیک شاهدش باشید به نحو احسن لذت ببرید
دیگه اینم تقدیر من بوده دیگه چه میشه کرد . بالاخره منم باید استارت زندگیرو میزدم حالا متاهل نشدم اما به خودم که میتونم متعهد بشم یه زندگی خوب و ساکت و آروم بدون خاطرات و گذشترو بسازم برای خودم
از دیشب ک اومدم همش به خودم میگم من از الان متولد شدم و فکر میکنم باید از نو شروع کنم به رشد و ارتباط با دنیای اطراف و مطمعن هستم زندگی اصلا هیچ موقع کاملا بر وفق مراد من نیست و به قول شما پستی و بلندی داره و من دوباره در این پروسه تا بخوام به عشق برسم و عاشق بشم دیگه خیلی دیر شده و از من گذشته بخوام لب پیری دیگه اعصابشو ندارم دوباره زخمهای دلمو بازکنم و برم توی مقایسه که محدثه اینجوری بود و این نیست یا این سبک حرفهاو افکار
از قدیم گفتم عشق اول و منم دوست دارم با عشق اولم زندگی کنم هرچند که پیشم نیست اما بخدا دارم لحظه به لحظه باهاش زندگی میکنم و صحبت میکنم و رضایت کامل هم دارم
شاید خیلی از دوستان بگن این روانیه آخه مگه میشه " بله دوستان برای من میشه و در حال حاضر کنارم دارمش و باهم زندگی میکنیم
یا حق . دست خدا رو شونهای تک تک دوستان
خدایا چون نوشتی سرنوشتم
که بخت از من رمید ازبس که زشتم
زبانم لال اگر خط تو بد بود
تو میگفتی خود من مینوشتم
کارو (نامه'های سرگردان)
سلام آبجی خودم
خوبی . تو کی انشالاه عروس میشی پس
من بهت یه قولی دادم و مرد و مردونه پاش وایسادم
دوستان استارتر خودم بودم بودم و این هم برای اختتامیه این تاپیک اعلام میکنم و مطمعنم همگی متعجب خواهید شد و خیلی قضاوت همراهش هست که شاید هم از دیدگاه شما درست باشه اما دیدگاه من عاشق اینه که فقط و فقط عشقم کنارم باشه و باهم بگذرونیم تمام سسختیهای زندگیرو و در تمام خوشیهای زندگی باهم خوش باشیم و لذت ببریم
قبل ازگفتن بازهم خواهش میکنم و تمنا میکنم که دیگه کسی نظر نده بعد از من و دوست دارم آخرین مطلب اختتامیش برای خودم باشه و یک درس عبرت برای همگان که دیگه اینکارو نکنن(منظورم کسایی بود که بین دو عاشق واقعی و عقلانی نه احساسی باشهجدایی میندازن)
دوستان بنظرتون الان بزرگترها کار خوبی کردن مارو اینجوری از هم جدامون کردن
ولی ما که از هم جدا نشدیم " 3روز پیش محدثه به مقصدکردستان از خونه خارج شد و ماشین شوهرشو توی اتوبان کرج داد به دوستم که صد درصد تا الان ماشین شوهرش تیکه تیکه شده و یک ماشین از دوستم گرفته که خودشو برسونه بوکان
هماهنگ کرده بودیم از اونجا انتقالش بدن اربیل و از اونجا وارد کنن ترکیه و بره شهر بدروم خونه پسرخالم و منم زمانی خارج شده باشم که هیچ انگشت اتهامی به سمت ما نباشه
بالاخره به هم رسیدیم و از ساعت 6صبح تا 8 یکسره همدیگرو بغل کردیم و کلی قربون هم رفتیم و شاکرش بودیم که که تا اینجا درست پیش رفته و به همه ثابت کردیم دوتا عاشقو نمیشه از هم جدا کرد
حالا میخواد شرع بگه حرومه و گناهه من مبگم باشه فعل حال حاضرم این دنیام بهشت باشه و آخرتی که ندیدیم و همیشه اابهام بوده برامون جهنم باشه
از نظر اخلاقی درست نیست " اگر اخلاق مهم بود یکبار از نظر اخلاقی به خواسته من تن میدادن و به نظر من اخلاق میگه دو نفر که دوستانه و عاشقانه 12 سال باهم بودن و عشق سالم بینشون حاکمه درست نیست به زور عقد خودت بکنی با اینکه هنوز هم میدونی عاشق طرف مقابله و به خواسته هاش تن میده در حد جون دادن
در کل ما برای همیشه میریم و به هر شکلی شده باشه یکجای این دنیای خدا بدون هیچ دغده و حسرتی سعی میکنیم به رویاهامون خاتمه بدیم و به واقعیت تبدیل کنیمشون
بفرما خواهرم اینم پایان یکی از ماجراهایی که تا به حال دیده بودی
نتییجه میگیریم دوتا عاشق به هیچ عنوان از هم جدا نمشن و به هرشکل و هر صورت بهم میرسن اگر غیر از این بود بدونید یکی از طرفین یا عاشق نبوده یا شک داشته که واقعا عاشقه
امیدوارم همه عاشقا بهم برسن و باهم یک زندگی عاشقانرو تجربه کنن
دوستان دیگه برای همیشه میرم و برنمیگردم که شاهد قضاوتهای دیگران نباشم چرا فلان چرا گناه چرا خیانت " من دعا میکنم تمام این چرا گفتنها چراغی باشه برای دل سیاه خیلیا
همتونو دوست دارم زیاد
امیدوارم خوش و خرم توام با سلامتی فراوون سر راه تک تک دوستان اعضا میهمانان و خوانندگان این تاپیک باشه
یاحق تا قیام قیامت
خدایا چون نوشتی سرنوشتم
که بخت از من رمید ازبس که زشتم
زبانم لال اگر خط تو بد بود
تو میگفتی خود من مینوشتم
کارو (نامه'های سرگردان)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)